آثار وبرکات معرفت (11)
بسم الله الرحمن الرحیم
تبصره :
یکى از ویژگیهاى صفات حمیده در مومنین، قابل جمع بودن عناصر وصفات متفاوت وچه بسا متضاد در یک فرد است به این معنا که در عین حال که خائف است ،امیدوار است ودر حالى که شجاع است ،مىترسد ودر حالى که قدرت دارد ،چشم پوشى از حق خود مىکند ، در حالى که در کسانى که از نیروى ایمان بر خوردار نیستند محال است جمع شود انسان خائف وترسو محال است که دلیر وشجاع باشد و...والبته هر چیز ایمان قوىتر باشد این حالات در آن قوىتر مىگردد، که بالاترین درجه آن ،در وجود معصومین ( علیهم السلام ) مىباشد، لذا در باره مولاى متقیان امیر مؤمنان على ( علیه السلام )آمده استکه جمع بین الاضدادوتألیف بین الاشداد بوده است .
مرحوم سید رضى در قسمتى از مقدمه کتاب نفیس نهج البلاغه چنین فرموده است :
«هرگاه کسى تأمل کند در خطب وکلمات آن حضرت واز ذهن خود خارج کندکه این کلمات وسخنان شخصى عظیم القدر ونافذ الامر است که همه در برابراوسرفرود مىآورند، شک وتردید نخواهد کردکه گوینده این سخن کسى است که جز در وادى زهد وپارسائى قدم نگذاشته وهیچ اشتغالى بجز عبادت نداشته ویقین مى کند که این سخن از کسى است که در گوشه خانه اى تنها ودور از اجتماع یا در یکى از غارهاقرار گرفته که جز صداى خودش را نمىشنود وغیر خویش دیگرى را نمىبیندوهمواره مشغول عبادت مىباشد .وهیچ گاه نمىتواند باور کند که این سخن کسى است که به هنگام جنگ در دریاى لشگر فرو مىرفت وپهلوانان وجنگجویان نیرومند را بر زمین مىافکند واو با این حال یکى از زهاد ویکى ازافراد صالح وپاک ونمونه اى است که نظیر ندارد. این است فضائل عجیب وشگفتى زا وخصائص لطیفه اوکه جمع بین صفت هاى متضّاده نموده است » (1)
مرحوم محدث قمى (ره)مىفرماید :
این نیز معجزه باشد ؛ زیرا که از حدِّ بشر بیرون است واز اینسان است عفو وعلم ورحمت اووشدّت ونِقمَت او وشَرَف او وتواضع او که تعبیر از او مىشود به جمع بینَ الاضداد وتألیف بینَ الاشتات واین از خوارق عادات وفضائل شریفه آن حضرت باشد» (2)
سپس شعرى از الصّفى الحّلى نقل فرموده در مدح امیرالمومنین( علیه السلام ) که حاکى از همین معناست (3)
بدیهى است که این معنا واین حمع صفات متضادّه اختصاص به مولاامیرالمؤمنین ( علیه السلام ) ندارد، بلکه در تمام
--------------------------------------------------------------------------------
1- قسمتى از مقدمه نهج البلاغه از سید الشریف الرضى (ره)
2- منتهى الامال ج 1 ص 154
3- جمعت فى صفتک الاضداد فلهذا عزّت لک الانداد
زاهد حاکم حلیم شجاع فاتک ناسک فقیر جواد
--------------------------------------------------------------------------------
معصومین ( علیهم السلام ) مىباشد؛زیرا همه آنها از یک نورواحد هستند(کلّهم نور واحد)ولکن زمینه ظهور وبُروزَش در جامعه یاکمترفراهم شده ؛زیرا در زمان بنى امیّه وبنى مروان، مردم آن چنان از دین فاصله گرفته بودند واز خداوند متعال وقبر وقیامت وعذاب الهى ودوزخ غافل بودند وغرق در دنیا پرستى وزخارف آن شده بودند، به گونه اى که به معنویات کارى نداشتند وغافل به معناى واقعى بودند ،لذاائمّه ما، در بین مردم غریب بودند، به اندازه اى که حتّى مردم از امامان ما مسائل دینى خود را هم سؤال نمىکردند ؛چون کارى به دین نداشتند وبعد از واقعه خونین کربلا که مردم بیدار شدند وبنى امیه وبنى مروان نابود شدند وبنى العباس به قدرت رسیدند آنها بدتر از آل سفیان با روشى مرموزانه امامان ما را از مردم جدا کردند واجازه ندادند که مردم باآنها در ارتباط بوده و از وجودشان بهره مند شوند وآن امامان را یا در زندان ویا زیر نظرویاتبعید نمودند وحتى به کسى اجازه ملاقات با آنان را هم نمىدادند وعلاوه برآن، از آنجاکه اکثرمورخین در طول تاریخ یاجیره خوار ومزدوران خلفاء وحکّام عصر خود بوده اند ویااز ترس آنها جرأت بیان حقایق را نداشتند وچون حکّام زمان ،مایل نبودند که سیره اهل بیت (سلام اللّه علیهم )در تاریخ ثبت شود، از ذکروبیان آن خوددارى نموده وچه بسا بعضى از آن کتابهائى که در آن از فضائل اهل بیت (سلام اللّه علیهم)بوده آنها را یا به آتش کشیده وسوزانده اند ویا به آب ریخته ویا به گونه اى دیگر از بین برده اند ویا دست خوش حوادث روزگار قرار گرفته و...درنتیجه آن گونه که سیره معصومین (سلام اللّه علیهم)بوده در تاریخ ذکر نشده است وشیعیان وانسانهاى حقیقت جو را از این برکات محروم نموده که این یک نمونه اى دیگر از ظلمهائى است که خلفاى جور(لعنة اللّه علیهم)در تاریخ نسبت به اهل بیت (سلام اللّه علیهم) روا داشته اند (لعنةاللّه علیهم اجمعین الى یوم الدین )واین گونه بوده وهست که کمتر از سیره معصومین به ما رسیده والاّ این صفات فاضله در وجود همه معصومین (سلام اللّه علیهم)مىباشد که از ذکر آن خود دارى کرده اند ،اما نسبت به سیره مولاالموحدین امیرالمؤمنین ( علیه السلام )بقدرى زیاد بوده است که قادر به کتمان او نشده اند وخاصّه آن که بیشتراین وقایع هم در زمان رسول اللّه ( صلىالله علیه وآله ) اتفاق افتاده وهم در دورانى که حضرت از نظر ظاهر قدرت خلافت را هر چند کوتاه در اختیار داشته اند واین وقایع واتفاقات وحوادت وکرامات ومعجزاتى که از حضرت صادر شده است گوشه اى از فضائل آن حضرت است که نتوانستند کتمان کنند،والاّ فضائلى که از حضرت آشکار شده است به مراتب بیش ازآنى است که به دست ما رسیده است (على لعنة اللّه على القوم الظالمین وسیعلم الذین ظلمواایم انقلب ینقلبون) .البته در این مقام کلام بسیار است، (امید است در مقالى دیگر به آن اشاره شود انشاءاللّه تعالى).